من یک انسانم و سراسر از احساس گاهی تردید و بی اعتمادی دارم گاهی ترس از شکست و پرم از حس قربانی بودن، کارهایم نیمه تمام می ماند و گاهی حس پوچی و بی ارزشی و تکراری بودن مرا در آغوش می گیرد . راه درست و غلط زندگی ام را نمی دانم ، مدام شاخه به شاخه میشوم و خود سرزنشی گریبان مرا رها نمی کند ،میل به تخریب خود و زندگی ام دارم شاید اغلب دوست دارم همه را کنترل کنم.
من انسانی زود باورم بسیار خیانت دیده ام .می ترسم سلامتی ام را، آینده ام را و زندگی ام را از دست بدهم .حس می کنم هیچ تسلطی به زندگی ندارم .
انسانی بد شانس و کم شانسی مداوم دارم.